۱۳۸۹ خرداد ۸, شنبه

روزمرگي هاي من 5

امروز داشتم به راه طولاني زندگي فكر مي كردم
از موقعي كه به دنيا اومدم تا الان
بعضي وقت ها فكر مي كنم پدر و مادرم حتي يك لحظه هم به ذهنشون مي رسد
بچه هاشون اينقدر تغيير كنن كه زندگيشون شبيه اونها نباشه!

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۱, سه‌شنبه

تولدم مبارك

فكر مي كنم به اين دنيا مديونم كه اجازه داد پا به زندگي بگذارم.
به كائنات كه من و مثل يه قطره درون خودش جا داده. حالا من با امواج اين اقيانوس
در حال بالا و پايين شدنم. يك عمره كه دارم تغيير مي كنم. به درو ديوار مي خورم.
گاهي درد مي كشم. گاهي مي لغزم و مي خندم، گاهي خرد مي شم ولي صدام
در نمي ياد.
روزهاست كه دارم زندگي ميكنم. گاهي با لحظه ها مي رقصم و مي خندم
و
گاهي ساعت ها رو مي كشم با ترس، دلهره و اضطراب
نت هاي موسيقي زندگي من همينطور در حال گردش و خواندن و رقصيدند.
زماني از ني بيرون مي آيند و زماني با آرشه روي سيم هاي ويولن كشيده
مي شوند و زماني دف را به صدا در مي آورند.
باز از اين جهان زيباي پر از همهمه و سكوت ممنونم كه مرا در آغوش خود گرفته...
مي شنوي چي مي گم: دوست دارم اي جهان بيكران . ممنونم كه به دنيا اومدم هزاران هزار بار
براي لحظات پر اشكم ممنونم
براي لحظات پر عشقم با تو ممنونم
براي پدرم
براي مادرم
براي خواهرم
براي تمام انسانهاي خوش سيرتي كه حتي يك لحظه در كنارشان
زندگي را زندگي كردم
براي خودم ممنونم
ممنونم كه هستم

واي خداي من
تولدم مبارك


۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۱, شنبه

قشنگ تر، ديرتر

يك سري كلمات قشنگ تر ياد گرفتم
حرف هاي هميشگي رو با اين كلمات قشنگترمي زنم
حرف مي زنم
خودمو نشون مي دم
خودمو رو مي كنم
مي گم و مي گم
چقدر من بلدم
واقعا مي گم ها
احساس مي كنم خيلي بلدم
چقدر من آگاهم از وجودم
واي من چقدر خودمو مي شناسم
تمام اين شناختن قلمبه شده تو گلوم
حالا بايد فريادشون بزنم
؟؟؟ وگر نه خفه مي شم


****
دير ميرسي
چرا دير ميرسي معلوم نيست
خودت ميدوني و خودت
مي ترسي
از مواخذه
از داد
از دعوا شدن
از توي دل خالي شدن
از احساس بي مسئوليتي كردن
اي بي انضباط
اي بي توجه
نمي خواهي از خودت دفاع كني
ميدوني كه چرا دير رسيدي
هميشه جواب دادي
دليل اوردي
كه چرا دير رسيدي
اينكه هميشه يك دليلي وجود داشته
بي برنامگي
بي حوصلگي
بي توجهي
خوش خيالي
..
.
اما اينجا
ديگه قبول نيست هر دليلي
همه چيز توجيه
همه چيز دليل بر بي انضباطي است
قرار نظم ياد بگيري
 حالا مي ترسي
بعدش چي بشه ، نمي دوني