۱۳۸۹ شهریور ۱۷, چهارشنبه

امروز

براي اولين بار در عمرم ديدم يه گربه يه موش رو به دندون گرفته و داره با خودش مي بره.
اصلا كاري نداشت كه من عين نديد بديد ها بهش زل زدم. خيلي قدرتمند. يه گربه سياه.
موشه حالا نمي دونم سكته كرده بود يا خفه شده بود ولي اصلا دست و پا نمي زد.
من براي اولين بار اين صحنه رو ديدم. چرا؟
چرا تا حالا نديده بودم. با اينكه اين يه جريان خيلي خيلي طبيعي توي دنياست.
يكسري خوراك ديگري هستند و يكسري ديگه خوراك همين خوراك ها.

۳ نظر:

Hannah گفت...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
hana گفت...

چون همه به طرز عجيبي در حال پنهان كردن اين موضوع هستن كه دارن همديگرو ميخورن وقتي دست يكي رو ميشه همه يه جوري نيگاش ميكنن انگار از يه كره ديگه اومده

نگاه گفت...

این خیلی جالب بود که گفتی!